25بهمن با وجود تمام نقشه های حکومتی با حضور خیل عظیم سبزها به ثمر نشست و بیست و پنجم دیگری در تاریخ مبارزات مدنی ایران به ثبت رسید. برخلاف برخی گزارش ها مبنی بر عدم توسل به خشونت از سوی اقتدارگرایان، خشونت این بار در حد چشم گیری قابل مشاهده بود تا جایی که هر که در آن روز از جمالزاده گذر کرد، نقش خون را در آنجا دید. اما آنچه می خواهم بنویسم در مورد درندگی حامیان ولایت نیست، می خواهم اینک چند خطی از شلختگی افکار کودتاچیان بنویسم که بهترین نشانه است از اتفاقات گوارا و ناگوار آن روز. اولین واکنش حامیان حکومت به بیست و پنجم بهمن را در سایت الف خواندم. سایت الف که منسوب به توکلی نماینده اصولگرای مجلس است در چند خطی خبر از حضور «منافقین» داده بود و جالب آنکه در آن خبر، اثری از «جنبش سبز» یا «جریان فتنه» نبود اما پس از چند ساعتی نوع نوشتار اخبارهای مربوط به آن روز در«سایت الف» تغییر کرد و اندک اندک باز نام «فتنه گران» و «سران فتنه» گر اخبار درج شد. تغییر نوشتار اخبار سایت الف خود بیانگر بسیاری از نکات ظریف و باریک است که 25 بهمن را به خوبی به تصویر می کشد. با وجود چنین نشانه هایی، برای به تصویر کشیدن 25 بهمن، می توان از تصاویر موبایلها که به سرعت در اینترنت منتشر می شود چشم پوشید.
این بار فرض را می گذاریم بر «25 بهمن»ی بدون موبایل و اینترنت. با چیدن پازل اخبار رسانه های حکومتی(صدا و سیما، روزنامه هایی چون کیهان، ایران و جوان) و واکنش حامیان نظام می توان تصویری گویا و مستند از آن روز دریافت. کیهان در ابتدا می نویسد «جماعتی حدود 300-400 منافق در خیابان های تهران»، جوان از قول مقامات نیروی انتظامی می نویسد: «دستگیری 500 نفر در اغتشاشات دیروز». پارادوکس و سرگیجگی در اردوگاه کودتاچیان موج می زند و اگر آرامشی پابرجاست و «جریان فتنه»ای برقرار نیست، این سرگیجگی از چیست؟
«بیست و سی» که تبدیل شده به پای ثابت بنگاه دروغپراکنی، در کوتاهترین مدت مستندی نشان می دهد مبنی خار و خفیف بودن جمعیت سبزها تا جایی که نتوانستند هیچگونه تحرکی در تهران داشته باشند اما به فاصله دو روز، تمامی برنامه های خبری صدا و سیما جمهوری اسلامی در اقدامی نادر و عجیب، دست به پخش رادیکال ترین شعارها بر علیه هاشمی رفسنجای به عنوان «محور فتنه» می زند تا جایی که چوبه دار برای وی برگزیده می شود. در این خبرها از موسوی، کروبی به عنوان عامل اغتشاشات و هرج مرج تهران و بی ثباتی ایران نام برده می شود. بر طبق برنامه اولیه «بیست و سی»، وقتی سبزهای کم تعداد در تهران نتوانستد موفق به نقشه های شوم! خود شوند چگونه تهران اینگوه به «اغتشاش» کشیده شد!؟
برای چیدن آخرین قطعات پازل، بایستی نگاهی بر سیر رفتار چند روز اخیر صاحبان قدرت انداخت. نمایندگان مجلس در همان روز نخست پس از بیست و پنج بهمن، مضحک ترین نمایش تاریخ پارلمانی را به اجرا در آوردند و چون کودکان دبستانی بر سروکول هم پریدند تا در شعار «مرگ بر» سبقت بگیرند. لاریجانی ها از کوچک و بزرگ اعلام برائت کردند. مجلسان خبرگان و نگهبان بیانیهها صادر کردند. برخی مقامات در میدان ارک، شبانه تحصن کردند و باز فریاد محاکمه «سران فتنه» سر دادند. فیضیه قم با طلبههایی با میانگین سنی 18 به خروش آمد و احمد خاتمی(وزیر توحش دربار) شد مفتی اعظم! و در آن جایگاه حکم محاربه و ارتداد صادر کرد.
با این وصف، پازل تکمیل شده از 25 بهمن چه را نشان خواهد داد؟ جماعتی قلیل که نقشه هایشان نقش بر آب شد یا مبارزانی که لرزه بر تخت ولی مطلقه فقیه انداخته اند؟