من برای ایران چه کرده ام؟ هیچ!

منتشرشده: 17 دسامبر 2010 در اجتماعی
برچسب‌ها:, ,

همین الان، پشت همین کامپیوتر که شاد ترین و غم بار ترین روزهای مبارزه را با آن مرور کرده اید، منصفانه ترین دادگاه زندگی تان را برگزار کنید، همه نقش ها به عهده خودتان به جز شاکی. قاضی، مدعی العموم، شاهد و متهم، همه و همه خودت اما نقش شاکی را بگذار به عهده ایران و شکایتی که از تو می پرسد برای من چه کرده ای؟ امروز شکایت پذیر ترین متهم باش، منصف ترین قاضی و راستگوترین شاهد و بایست و چشم در چشمان قاضی، هر چه کرده و نکرده ای برشمار. بگو که برای ایران چه کردی؟

عاشورا هم، همانند 22خرداد، 18 تیر، روز قدس، 13 آبان و 16 آذر گذشت، همانطور که 22 بهمن خواهد گذشت اما در پی آن چه کرده و خواهیم کرد؟ جز این است که چندروزی قبل از 22 بهمن شروع کنم به کری خواندن های فوتبالی برای مستبد ترین دیکتاتور تاریخ؟ جز این است که پس از به دست نیاوردن هیچ حاصلی، شروع کنیم به نق زدن و گلایه کردن که چه را اینگونه و آنگونه شد؟ نزدیک به 550 روز از کودتا سپاه پاسداران می گذرد، نوشتن این عدد خیلی راحت است، دوبار پنج و یک صفر…همین. اما این کافی نیست، شروع کن از صفر بشمار، اما نه پشت کامپیوترت، برو به آن اطاق، چراغ های اطاقت را خاموش کن و تک تک روزها را با یک تلنگر به مغزت بشمار و پس از هر شمارش به آن فکر کن که درآن روز من برای ایران چه کرده ام؟

بشمار یک…در این روز چند اسکناس نوشته ام؟

بشمار دو…در این روز به چند نفر یادآوری کرده ام که احمدزیدآبادی، نماد شرف نویسندگی است و در بند سپاه پاسداران است؟

بشمار سه…در این روز چند تراکت پخش کرده ام؟

بشمار چهار…در این روز به چند نفر گفته ام که بر سر احمد مومنی چه آمده است؟

بشمار پنج…در این روز چند شعار نوشته ام؟

بشمار شش…در این روز به چند نفر گفته ام که محمد نوریزاد جرمش نوشتن نامه است؟

بشمار هفت…در این روز چند اس ام اس فرستاده ام؟

بشمار هشت…در این روز چند تن از همکارانم خبر دارند که ضیا به زندان اهواز منتقل شده است؟

بشمار نه…در این روز چند ایمیل فرستاده ام؟

هنوز ده سوال نشده است که حوصله مان سر رفته. سرمان را بالا بگیریم، چشم در چشم قاضی و شاکی جواب دهیم. بگوییم که چقدر این کارها دشوار بوده و ما از پس آن بر نیامده ایم! بگوییم که چقدر در روزمرگی خود غرقیم.

دیدگاه‌ها
  1. رضا می‌گوید:

    هم میهن عزیز و گرامی ام
    نوشته ی شما قلبم به درد آورد.
    حق با شماست، چون ما همان مردمی هستیم که صبح روز 28 مرداد گفتیم درود بر مصدق عصر گفتیم مرگ بر مصدق

  2. محمد امی می‌گوید:

    به نام خدا
    سلام
    من به نوبه خودم هر هفته 4 ساعت بیشتر نمیگذارم برای کارهایی که شما گفته اید و ما بقی را برای آموختن اینکه چه باید بکنم و چگونه انجام بدهم صرف میکنم. خود آزاری که نداریم. با نوشتن این مطلب اگر نیتتان تشویق به مقاومت بود موفق نشدید بلکه صرفا نا امیدی از هویتی که داریم بوجود آوردید. ما را که به این شکل نساخته اند. ما قادر به پیشرفت هستیم و زندگی ما یعنی تغییر. اگر این تغییر به معنای ایجاد تجربه بیشتر در زمینه اشتباه باشد باز هم تغییر کرده ایم.

  3. ناشناس می‌گوید:

    باید با طرف مقابل مثل خودش رفتار کرد وگرنه اب در هاون کوبیدن است باور کنیدراه دیگری نیست چون من تجربه کرده ام چون ادم مسنی هستم

  4. SiNA می‌گوید:

    من از جونم برای وطنم میزارم … کوتاه نمیام تا روزی که آزادی وطنمو ببینم …

  5. رضا می‌گوید:

    هر کاری که از دستم بر اومده کردم که در مقایسه با کسانی که کتک خوردند شکنجه شدند حبس کشیدند و کشته دادند هیچ است
    فقط می توانم بگویم شرمنده ام
    ممنون بابت یادآوری ات

  6. مهرداد می‌گوید:

    سلام آقا سیاوش
    به نطر من مردم سال گذشته فداکاری بسیار کردند . اوج اعتراض خیابانی روز عاشورا بودو هدف پایین آوردن دولت کودتا.بعد از عاشورا میر حسین تا چند روز پیدایش نبود و بعد مثل کسانی که جا خورده سعی در آرام کردن حکومت و توضیح در مورد وقایع عاشورا داشت .در بیانیه 16 تلویحا وبا شروطی ضعیف را به رسمیت شناخت .خوب شما یکی از همین مردم پیش خود می گویید وقتی کاندیدما اینطور از خواسته ما دفاع می کند خوب به فرض من خیابانها را هم تسخیر کنم که چی؟بعدش چی؟آقا سیاوش مردم بسیار خوب عمل کردند آبروی این حکومت را بردند ،چهره اش را به همه دنیا نشان دادندومشروعیت آنرا گرفتند. من روز عاشورای 89 به خیابان رفتم ولی اصلا از عدم حضور مردم ناراخت نشدم .حرکت مردم فراز و فرود دولت دارد و حالا همه با تجربه اند و حریفشان را هم خوب شناخته اندکه چه هیولایی ست. مطمئن باش حرکت بعدی مردم هر موقع روی دهد تفاوت بسیار با 25 خرداد داردو صد البته باز هم بدون خشونت است . این رااز این نظر می گویم که خودم یک ذره از انگیزه ام نسبت به پارسال کم نشده و وقتی انگیزه ، شور،آگاهی و شجاعت خودم رابا آن بچه های شجاع مقایسه می کنم بی تعارف خجالت می کشم.

  7. مهرداد می‌گوید:

    سلام آقا سیاوش
    به نطر من مردم سال گذشته فداکاری بسیار کردند . اوج اعتراض خیابانی روز عاشورا بودو هدف پایین آوردن دولت کودتا.بعد از عاشورا میر حسین تا چند روز پیدایش نبود و بعد مثل کسانی که جا خورده سعی در آرام کردن حکومت و توضیح در مورد وقایع عاشورا داشت .در بیانیه 16 تلویحا وبا شروطی ضعیف دولت را به رسمیت شناخت .خوب شما یکی از همین مردم پیش خود می گویید وقتی کاندیدما اینطور از خواسته ما دفاع می کند خوب به فرض من خیابانها را هم تسخیر کنم که چی؟بعدش چی؟آقا سیاوش مردم بسیار خوب عمل کردند آبروی این حکومت را بردند ،چهره اش را به همه دنیا نشان دادندومشروعیت آنرا گرفتند. من روز عاشورای 89 به خیابان رفتم ولی اصلا از عدم حضور مردم ناراخت نشدم .حرکت مردم فراز و فرود دارد و حالا همه با تجربه اند و حریفشان را هم خوب شناخته اندکه چه هیولایی ست. مطمئن باش حرکت بعدی مردم هر موقع روی دهد تفاوت بسیار با 25 خرداد داردو صد البته باز هم بدون خشونت است . این رااز این نظر می گویم که خودم یک ذره از انگیزه ام نسبت به پارسال کم نشده و وقتی انگیزه ، شور،آگاهی و شجاعت خودم رابا آن بچه های شجاع مقایسه می کنم بی تعارف خجالت می کشم.

  8. نيما می‌گوید:

    سلام
    كجايي كه بالاترين روي سپاه و اطلاعات رو سفيد كرد

  9. مهرداد می‌گوید:

    سلام
    شما که به بالاترین ایراد گرفتید میشه به من بگید چرا کامنت مرا حذف کردید مثلا شما طرفدار آزادی بیانید وانگهی فکر نکنم مطلب من از الفاظ رکیکی که بعضا مشاهده می شود بدتر باشد به هر حال عزت مستدام

    • سیاوش می‌گوید:

      سلام مهرداد جان
      دوستانی که خواننده وبلاگم هستند می دانند که من تنها فحش هایی که خطاب به دیگران باشد را حذف می کنم و حتا فجش هایی که قابلیت نمایش داشته باشند و خطاب به خودم باشد را تایید می کنم تا قابل رویت باشد.
      متاسفانه دسترسی به داشبورد وبلاگ نداشتم تا کامنت ها را تایید کنم. در هر صورت پوزش مرا پذیرا باشید
      برقرار باشی رفیق

  10. مهرداد می‌گوید:

    سلام آقا سیاوش
    ممنون از لطفت
    موفق باشی

بیان دیدگاه