نوشته های برچسب خورده با ‘سیاسی’

صبحگاه شنبه، بیست و پنجم دیماه هشتاد و نه، حسین خضری در اوج بی خبری به دار آویخته شد. ضحاک، استالین، هیتلر، یزید و هر نام دهشت دیگری می خواهید بر قاتل حسین بگذارید اما این همه نه ذره‌ای از داغ حسین در دل مادرش می کاهد و نه ذره‌ای جایش را پر می کند. جای حسین سال‌ها بود که در کنج اتاق، خالی بود. اصولن این هنر جمهوری اسلامی است که هر دم، جای نوگلی را خالی کند تا لبریز شود اندوه دلی. تا غم بشوید آن خانه و سرا را، تا دیگر نتوان نام سرا بر آن نهاد بلکه با هر نگاه می بینی که از هر ویرانسرا، ویران تر است.

حسین هم رفت، مانند فرزاد که رفت و همانند آرش و علی و هزاران عزیز که هر روز می روند. این روزها جمهوری اسلامی دارد رکورد می زند. اگر روزگاری ضحاک در هر شبانه روز، دو جوان را بهر خوراک مارهای روئیده بر دوشش قربانی می کرد، این روزها خامنه ای برای باقی ماندن بر مسند قدرت، در هر 8 ساعت یک جوان را قربانی می کند. خوشا آن زمان که فریدونی سر بر آورد و کاخ بنیادش را با کوخ تبدیل کرد، به کجا گلایه بریم که بی فریدون شده ایم. خبر اعدام تبدیل شده به پای ثابت هر روز رسانه ها. اینکه حسین رفت، ناگوار است اما اینکه حسین اینگونه رفت، ناگوارتر و غمبارتر است.

و اما حسین چگونه رفت؟ حسین در غربت رفت، او مغفول مانده بود در بین ما. اینکه رژیم جمهوری اسلامی، ناگهانی و حتا با بی خبر گذاشتن خانوده اش، او را اعدام کرد، جای تعجب ندارد اما اینکه ما اینگونه از کنار اعدام حسین خضری بگذریم، دردناک است. چندی پیش که شهلا جاهد اعدام شد، کمتر فضایی بود که رنگ و بوی ماتم رفتن شهلا را به خود نگرفته باشد. آواتارها تغییر کردند. صفحاتی زده شدند. فلم هایی که در رسا و غم رفتنش به تحریر در آمدند، فریادهایی که بر سر محمدخانی چون آوار فرو آمدند و همدردی هایی که برای خانواده شهلا به عنوان تسلا بروز داده شدند اما این روزها نه آواتاری تغییر کرد و نه صفحه ای هر چند کوچک ایجاد گشت. نه شعری سروده شد و نه تسلایی برای خاطر بازماندگانش باقی ماند. آری… حسین اینگونه رفت.

با نازنینی هم کلام می شوم و از حسین برایش می گویم، می گویم در گوگل بنویس حسین خضری، می نویسد حسین خزری! چه بگویم، حسین مانند برخی آنقدر شهرت نداشت که نقل هر کلام شده باشد. برای غربت حسین نیازی به نشانه های تودرتو و پیچیده نیست، کافی است به همان گوگل که هر روز سر می زنی، در قسمت تصاویرش بنویسی: «حسین خضری»، آنگاه داده ها با تو صحبت خواهند کرد. تصاویر به دست آمده از آن نازنین، به تعداد انگشتان یک دست هم نخواهد رسید.

وای بر ما که حتا املای نام مبارزانمان را بلد نیستیم.

محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد، استاندار سابق کردستان در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و چندین چند پست دولتی دیگر اما جالب تر از همه رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی!

تعجب نکنید، این دقیقن یکی از پست های رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد است و باز هم تعجب نکنید که قطورترین پرونده فساد اقتصادی در نظام اسلامی از آن همین آقای محمدرضا رحیمی است. سال قبل برای اولین بار بود که نام باند خیابان فاطمی شنیده شد و لاریجانی، رئیس قوه قضاییه که خبر از دستگیری این باند داد اما چندی نگذشت که الیاس نادران و جمعی دیگر از نمایندگان مجلس خبر از آن دادند که سردسته این باند، رحیمی است. محمدرضا رحیمی کارنامه بسیار درخشانی دارد، وی زمانی که استاندار کردستان بود در سفر هاشمی به کردستان دست او را بوسید و تعداد زیادی تراکتور را برآن داشت تا با جایگیری مهندسی شده، درورد بر هاشمی را نقش بندند.

چندی بعد در انتخابات ریاست جمهوری سال 1376، توانست مدیر تنها حوزه انتخاباتی باشد که در آن رای ناطق نوری از خاتمی بیشتر بود! ایشان تنها کسی هستند که اعتبار مدرک دکترایش با اعتبار مدرک زنده یاد، عالم فقید علی کردان برابری می کند. از دیگر افتخاراتشان روایتی است از دیده ها و شنیده هایش از سفر به سوریه، چنان که در هیئت دولت گفت:  در سوریه یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری دیگر بیاید، آن احمدی نژاد بود. این ابراز احساسات برای ما افتخار بزرگی است و به برکت وجود شما، ما را مورد نوازش و احترام قرار می‌دادند. یا از دیگر گوهرافشانی های ایشان،چنین آمده است:

  • دلار و یورو را از سبد ارزی خارج خواهیم کرد و جای آن ریال و پول هر کشوری که با ما همکاری کند را قرار می‌دهیم چرا که این ارزها را نجس می‌دانیم و نفت را هم به دلار و یورو نخواهیم فروخت چرا که اگر دلار و یورو شکسته شود آنها شکست می‌خورند.
  • این کشور(انگلیس) هیچ ندارد و نه آدم‌هایش آدم و نه مسئولانش مسئول هستند و حتی منابع زیر زمینی ندارد و یک مشت خرفت هستند که مافیا بر آنها حاکم است. ۵۰۰ سال دنیا را غارت کردند و جوانی که الان آمده است احمق‌تر از قبلی است و گویا خداوند آنها را نوکر آمریکا و صهیونیست‌ها آفریده است.
  • ۲۷ کشور اروپایی تحریم جدیدی علیه ایران انجام دادند و استرالیایی‌ها که یک مشت گله دار هستند نیز به آنها پیوسته‌اند.

بگذریم از وصف کمالات این بزرگوار، همان بس که ایشان سردسته باند فساد اقتصادی است و هیچ مقام قضایی نمی تواند معاون اول احمدی نژاد را  به دادگاه بکشاند و از او سوال کند که دریچه چاه نفت چرا و چگونه سر از خیابان فاطمی در آورده است!؟ رحیمی در یک حرکت مضحک به جای شرکت در دادگاه، خبر از کنفرانس خبری داد تا از آن طریق در مورد پرونده ی فساد مالی اش پاسخگو باشد، اقدامی که در تاریخ بی سابقه است اما حتا از آن نیز سر باز زد و کنفرانس خبری اش را لغو کرد و دلیل آن می شود: این نشست خبری ممکن است تکدر خاطر رهبر فرزانه انقلاب و دغدغه مردم شریف ایران را در پی داشته باشد.

اگر تا اینجای مطلب را نخوانده اید یا سرسری از آن گذشته اید، چیز مهمی از دست نداده اید، تمام مطلب در همین یک جمله است: کدخدا را ببین، ده را بچاپ!