خطاب به رهبران و فعالان سبز!

منتشرشده: 29 ژانویه 2011 در اجتماعی, سیاسی
برچسب‌ها:, , , , ,

زهرا بهرامی در صبحگاه ششم دیماه، در زندان اوین به دار آویخته شد.

سحرگاه امروز، نهم بهمن‌ماه، مادری در اوین به دار آویخته شد. «آویختن در اوین» شده ترجیع‌بند اخبارمان، اخبار سرزمینی اسلامی، سرزمینی به مدیریت امام زمان. چندی قبل، نمایشگر سرعت ماشین اعدام، هر هشت ساعت یک نفر را به ثبت رسانده بود اما حال که می بینیم شش تا دیروز، ده تا امروز و باقی برای فرداهای دگر، پی به سرعت جنون‌آمیزِ حیوان درنده‌خو می بریم که رَم کرده و چیزی جلودارش نیست. سیر صعودی سرعت اعدام‌ها ما را به یاد دهه شصت می اندازد. سال هایی که مرحوم آیت الله منتظری، بهر بی عدالتی فریاد برآورد و با قدرت وداع کرد. این روزها نگران ثبت خاوران دیگری هستیم.

رهبران و فعالان سبز!
ولی امر مسلمین-خامنه‌ای، غایت خود را در اعدام مخالفانش می بیند. ما که مخالفت خود را با رهبر جمهوری اسلامی بارها قبل‌تر ثابت کرده ایم، حال برای مبارزه با او، قبل از هر چیز باید به مبارزه با اعدام بپردازیم. مخالفت با اعدام، مخالفت با امر مستقیم خامنه‌ای است. خامنه‌ای مخالفانش را با اتهامات واهی و مضحک روبه‌رو می کند تا راحت‌تر آنان را از میان بردارد. اتهام هر چه واهی‌تر و مضحک‌تر، قابل باورتر!

زهرا بهرامی به اتهامِ «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام شد. اتهام زهرا بهرامی به همان اندازه قابل باور است که اتهامِ «براندازی دین» توسط پسر شهید بهشتی قابل باور است. زهرا بهرامی همان‌قدر «برهم زننده امنیت ملی» بود که محمد نوریزاد است. زهرا بهرامی به همان نسبتِ شیرینی شیوا نظرآهاری، در نزد نزدیکانش شیرین و دوست داشتنی بود. وطن پرستی او به قامت وطن پرستی سهراب بود. او در ششمِ دیماه هشتاد و نه، همان عاشورای خونین بازداشت شد و در ابتدا، اتهامش «جرایم امنیتی» بود، این که چه شد تا حکمش به «فروش و نگهداری مواد مخدر» تغییر کرد، جای سوال است!؟ زهرا بهرامی به همان اندازه غریبانه رفت که محرم و اشکان رفتند. وکیل زهرا بهرامی می گوید: «شوکه شدم. اصلا خبر نداشتم. باید به وکیل اجرای حکم ابلاغ می شد اما هیچ خبری نداشتم. نمی دانم چه بگویم. فقط شوکه هستم». محرم و اشکان هم به همین صورت رفتند، تا مدت ها کسی خبر نداشت زنده اند یا نه! به هر حال از هنرهای سی ساله نظام اسلامی هر چه بگوییم کم گفته ایم.

رهبران و فعالان سبز!
اعلام و انتشار حکم اعدام زهرا بهرامی به همان اندازه جرات می خواهد، که انتشار خبر زندانیان سیاسی می خواهد. چرا اینگونه برخی را محترم و برخی دیگر را محترم‌تر می شماریم. چرا نباید از مظلومیت این شهید دفاع کرد؟ گلایه ام تکراری است اما گفتن‌ش لازم است. حالا که ساعت پنج عصر است و ساعت‌ها از انتشار خبر ناگوار اعدام زهرا بهرامی گذشته است، سایت کلمه و سحام نیوز هنوز هیچ خبری در این زمینه منتشر نکرده اند! چه مصلحتی در کار است که اینگونه سکوت می کنند؟ زهرا هم شهید ظهر عاشورا است، چه فرق دارد؟ تنها یک سال اسارت و مشقت کشیده است. خودتان که خبر دارید در زندان های جمهوری اسلامی چه خبر است!

رهبران و فعالان سبز!
اعترافات زهرا بهرامی به همان اندازه قابل استناد است که اعترافات ابطحی و عطریانفر است. حال وقت آن است که تمام قد، در حمایت از این شهید قد برافرازیم. مگذاریم که به اتهام واهی «فروش و نگهداری مواد مخدر» مصادره شود. دست‌کم به اعتراض بر دادگاه ناصالح این روزها برخیزیم. برخیزیم تا اگر سرنوشت خودمان به اعدام انجامید، کسی باشد تا بهر حمایت از ما برخیزد…
برخیزیم تا دخترکی که امروز یتیم شده، تنها نباشد. همانند جشن تولدی که برای دخترک هفت ساله شبنم سهرابی-شهیدِ روز عاشورا گرفتیم.

دیدگاه‌ها
  1. Amir می‌گوید:

    ایرادی ندارد!! امشب میرویم الله و اکبر میگوییم. !!!!! اینست فرق ما ایرانی ها و تونسی ها!!! شاید هم یک بیانیه دادیم!!!

بیان دیدگاه